ولایت و بصیرت

شعر بصیرت

شنبه, ۴ دی ۱۳۹۵، ۰۸:۰۷ ق.ظ

در زمان غیبت ای یاران بصیرت لازم است

                  گرچه در هر عصر و هر دوران بصیرت لازم است

در زمان غربت اسلام ناب و راستین

                  مسلمین را در دفاع از آن بصیرت لازم است

حق و باطل چون بهم آمیخت یا وارونه شد

                  بهر تشخیصش به هر انسان بصیرت لازم است

در هجوم فتنه و امواج طوفان بلا 

                  تا شناسی نوح کشتیبان بصیرت لازم است

این نیاز اول هر ذی شعور و عاقل است

                  شیعه را البته صد چندان بصیرت لازم است

بالاخص امروز کز هر موج خیزد فتنه ای

                  بر نجات از ورطه طوفان بصیرت لازم است

بهر حفظ وحدت و دشمن شناسی این زمان

                  بیشتر بر مردم ایران بصیرت لازم است

گرگ‌ها را در لباس میش و باطل جای حق

                  تا که بشناسی به هر عنوان بصیرت لازم است

نوح را فرزند چون نااهل شد از بهر دوست

                  طرد او با دشمنان یکسان بصیرت لازم است

در زمان انتخاب مال و جان یا آرمان  

                  بهر بگذشتن ز مال و جان بصیرت لازم است

گرچه یابد عترت و قرآن کنار هم کمال

                  در کنار عترت و قرآن بصیرت لازم است

بعد پیغمبر که امت غافل از حق شد به حق

                  تا که این غفلت شود جبران بصیرت لازم است

سخت باشد امتحان بهر خواص خودپرست 

                  بر نجات از پنجه شیطان بصیرت لازم است

حال فعلی چونکه میزان است از قول امام

                 در قضاوت با چنین میزان بصیرت لازم است

عهد بستن با شهیدان کار احساس و عشق 

                 بهر ماندن بر سر پیمان بصیرت لازم است

با امید یاری از رهبر، امام المسلمین 

                 در زمان غیبت ای یاران بصیرت لازم است

شاعر: موحدیان

ای علمداران علمداری کنید
رهبر اسلام را یاری کنید
بازهم در غربتی پْر از خروش
"اَین عمار" علی آید بگوش
گوئیا که شام عاشورا شده
عشق در این امتحان معنا شده
رفتنی ها می روند از کربلا
کیست تا باقی بماند بر وفا
عشق را بار دگر احیا کنید
گوش جان خویشتن را وا کنید
رهبری بیدار دل فریاد زد
شعله ها بر جان استبداد زد
بی بصیرت، عالمی در غفلت است
بی بصیرت، دین حق در غربت است
سعی در راه شریعت لازم است
در ره ایمان بصیرت لازم است
دل به سوی کربلا پر می زند
نبض ما با نبض رهبر می زند
ما دل خود را به رهبر می دهیم
ما به فرمان علی سر می دهیم
جلوۀ ایمان ز رویش منجلی است
رهبر بیدار ما "سید علی" است

شاعر : استاد سید هاشم وفایی

در حق طلبی همیشه با عزت باش
همواره برای دین خود زینت باش
مانند امام صبر! مانند علی!
ای دوست بیا منادی وحدت باش

**

خورشید سعادت و یقین است علی
خیبر شکن و ناجی دین است علی
هرگز نشود نور حقیقت خاموش
محبوب «تمام مسلمین» است علی

**

در دین خدا راه ندارد تزویر
اسلام ببین چگونه شد عالمگیر
ای تشنه ی راه حق! کجا می‌گردی؟
سرچشمه ی وحدت است همواره غدیر

**

هر کس که تولا و تبرا دارد
در واقعه‌ها نگاه بینا دارد
وقتی که نتیجه اش شود «شیعه کشی»
«لعن علنی» دگر چه معنا دارد؟

**

دیدید چگونه دشمن تکفیری
از کشتن مسلمین ندارد سیری
در وقت مبارزه دگر بی ‌معناست
در خطِّ خودی منازعه، درگیری!

**

در مصر ببین دوباره ناکامی را
سرکوب‌گری و بی‌سرانجامی‌ را
با حربه ی اختلاف دشمن می‌خواست
خاموشیِ بیداری اسلامی را

**

خواهی دلت از غم نشود مالامال؟
خواهی نشود حقیقت آیا پامال؟
در وقت بیان حق، سخن باید گفت
با لهجه ی عقلانیت و استدلال!

یوسف رحیمی


  • حسن صیادی

اسلام

نظرات  (۱)

  • امیرحسین آرمان
  • عالی بود . 

    میدونی شاعر چی میگه ؟ شاعر میگه : از آسمون سنگ بیاد.....

    علی یاسینی

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی