ولایت و بصیرت

بیانات رهبر برای مسئولین کشور در سال 89

چهارشنبه, ۱۵ دی ۱۳۹۵، ۰۹:۱۶ ق.ظ

بسم ‏اللَّه الرّحمن الرّحیم‏
لازم است در درجه‌ى اول عید را به همه‌ى برادران و خواهران تبریک عرض کنیم. با اینکه از عید خیلى گذشته - پانزده شانزده روز - لیکن عید نوروز در واقع عید بهار است و فارغ از تعطیلات رسمى و رسومات و این چیزها، ایام عید در واقع ادامه دارد. امیدواریم ان‌شاءاللَّه سال جدید بر همه‌ى ملت ایران، بخصوص بر خدمتگزاران مردم در دستگاه‌هاى مختلف و در قواى سه‌گانه، سال مبارکى باشد. مبارک بودن سال هم به این است که خداى متعال به وسیله‌ى شما، برکات خودش را در این کشور، در این مرز و بوم، به این مردم خوب و مؤمن برساند. البته این، تلاشِ هدفدار و پرانگیزه از سوى من و شما را میطلبد. تلاش کنیم، ان‌شاءاللَّه وجودمان را براى مردم نافع کنیم.
از لحظه لحظه‌ى روزهاى مسئولیت من و شما سؤال خواهد شد. از همه سؤال خواهد شد؛ منتها آن کسى که بار سنگینى بر دوشش نیست، مثل آن کسى است که مال
زیادى ندارد؛ از او حساب بخواهند، سرانگشتى یک چند قلم بیان خواهد کرد، خلاص خواهد شد. آن کسى که مالِ زیاد دارد، اندوخته‌اى دارد، رشته‌هاى گوناگون درآمدى دارد، طبعاً اگر از او حساب بخواهند، با یک کلمه و دو کلمه، این حساب تمام نمیشود. اگر طرف حساب، دقیق باشد و بخواهد مو را از ماست بکشد و بخواهد سختگیرى کند، بخواهد با عدالت رفتار کند، طبعاً خیلى مشکل خواهد شد؛ قدم به قدم این را بایست جواب داد: این پول را از اینجا به دست آوردیم، اینجا خرج کردیم، به این دلیل به دست آوردیم، به این دلیل خرج کردیم. مسئولیت هم همین جور است. حالا الحمدللَّه شماها على‌الظاهر افراد مالدار و پولدار و ثروتمندى نیستید - ان‌شاءاللَّه که نباشید - لیکن سنگینى مسئولیت شما از سنگینى آن مال بیشتر است. از ما سؤال میکنند: در فلان قضیه، شما مسئولیتتان چه بود؟ جزئیات مسئولیت را باید بدانید. اگر ندانیم، سؤال میکنند که چرا نمیدانستى مسئولیتت این است؟ چطور غفلت کردى؟ وقتى که بدانیم، میگویند حالا این مسئولیت را چطور ادا کردید؟ طول میکشد تا شرح بدهیم، تا بیان کنیم، تا عذر بیاوریم.
و همه بدهکاریم. همه‌ى بشریت، همه‌ى خلق عالم، در مقابل محاسبه‌ى الهى بدهکارند. هیچ کس نمیتواند بگوید من میزان اعمالم به قدر کفاف پاسخگوست؛ انبیاء هم نمیتوانند بگویند؛ لذا استغفار میکنند. انبیاء و اولیاء هم تا لحظه‌ى آخر استغفار میکنند، طلب مغفرت میکنند. امام سجاد در دعا میفرماید: «و عدلک مهلکى»؛ عدالت تو، پدر من را در مى‌آورد. لذا عرض میکنیم: «عاملنا بفضلک». اگر بحث عدالت پیش بیاید و بخواهند مو را از ماست بکشند، و اگر در کارهایمان دقت کنیم، واویلاست. باید از خداى متعال فضل او را بخواهیم، اغماض او را بخواهیم، گذشت او را بخواهیم.
البته یک حرف هست که آن را میشود در پیشگاه خداى متعال عرضه کرد؛ و آن این است که من به قدر توانِ خودم تلاش کردم. اگر بتوانیم این را بگوئیم، خوب است. به قدرى که میفهمیدم، به قدرى که میتوانستم و میدانستم، تلاش کردم؛ دیگر حالا کم و زیاد و نقص و مشکل و کمبود و اینهایش را عفو کن؛ اینجورى میشود. پس باید همتمان را بگماریم به اینکه از همه‌ى نیرو و توان و استعداد و ظرفیت استفاده کنیم. البته هر انسانى ضعفى دارد، مشکلى دارد، کمبودى دارد؛ اینها را هم به خدا محول کنیم؛ لیکن تلاش خودمان را بکنیم، از ظرفیت کم نگذاریم.
حالا ما عرض کردیم: همت مضاعف، کار مضاعف. این مضاعف فقط به معناى دو برابر نیست. اگر همت کنید، بکنید ده برابر، جا دارد. آنچه که خیلى مهم است، ظرفیتهاى موجود در جامعه است. ما در همه‌ى زمینه‌ها مثل یک معدنِ استخراج نشده یا نیمه استخراج شده هستیم. اهل فن و متخصصین و کارشناسان در همه‌ى زمینه‌ها - مثل زمینه‌هاى اقتصادى، زمینه‌هاى فنى، زمینه‌هاى علمى - به ما میگویند ظرفیتهاى کشور، ظرفیتهاى بى‌نظیرى است. دوستانى که اهل هر رشته‌اى، هر بخشى از کارهاى مهم جامعه هستند و با مسائل آشنایند، آنها در بخش خودشان وقتى گزارش میدهند، وقتى مقایسه میکنند، وقتى ما را، ملتمان را، کشورمان را با خیلى کشورهاى دیگر تطبیق میکنند، ما را به این نتیجه میرسانند که ظرفیتهاى ما خیلى زیاد است. در زمینه‌ى اقتصادى، ظرفیت کشور خیلى بالاست. در زمینه‌ى علمى، ظرفیت کشور واقعاً حیرت‌آور است. یک مقدار که انسان حرکت را سریع‌تر میکند، جدى‌تر میکند، فشارى وارد مى‌آید و اصرارى صورت میگیرد، انسان مى‌بیند ناگهان همین طور گلهائى است که در این باغ میشکفد؛ نهالهائى است که در این بوستان میبالد، که انسان هیچ تصورش را نمیکرد و گمانش را نداشت؛ اما مى‌بینیم شد و میشود.
در بخشهاى مختلف فرهنگى هم وقتى انسان نگاه میکند، مى‌بیند آمادگى‌ها زیاد، استعدادها جوشان، نفرات بااستعداد و فراوان است. در زمینه‌هاى فناورى هم انسان مى‌بیند حرکت ممکن در کشور، خیلى عظیم و دهشت‌انگیز است. کارهاى بزرگى میشود انجام داد. اینها ظرفیتهاى کشور است.
حالا این ظرفیتها در بخشهاى مختلف دست من و شماست. اگر چنانچه این ظرفیتها را نشناسیم، کوتاهى کردیم؛ اگر بشناسیم و براى به کارگیرى این ظرفیتها همت نکنیم، کوتاهى کردیم؛ اگر به یک حد متوسطى قانع بشویم، کوتاهى کردیم. باید به سمت قله حرکت کنیم. درست مثل ورزشکارى که استعداد بدنى دارد، قواره‌ى اندامى او قواره‌ى مناسبى است، امکانات ورزشى هم جلویش هست؛ او دیگر نمیتواند بگوید من هر روزى نیم ساعت، بیست دقیقه نرمش میکنم؛ او باید برود به سمت قهرمانى؛ قله را باید در نظر بگیرد.
در کارهاى اخروى هم همین جور است، در کارهاى معنوى هم همین جور است، در حرکت توحیدى هم همین جور است؛ به کم نباید قانع شد. در طلب ثواب الهى هم همین جور است؛ به کم نباید قانع شد. خوب، اگر ما این همت بلند را به کار نگرفتیم، ظلم کردیم، کوتاهى کردیم. این کوتاهى ما هم ظلم است؛ هم ظلم به خود ماست - چون مورد مؤاخذه‌ى الهى قرار میگیریم - هم ظلم به کسانى است که استحقاق این را دارند که از این ظرفیتها استفاده کنند و بهره‌مند شوند. اگر بهره‌مند نشدند، ما تقصیر کردیم. گفتن این حرفها آسان است. عمل کردن و حرکت کردن، دشوار است؛ احتیاج به همت دارد.
 بدانیم هم که خداى متعال به ما کمک میکند. هر کسى که دنبال یک هدفى باشد و نیرویش را به کار بگیرد، خدا کمکش میکند. در کار دنیائى هم باشد، خداى متعال کمک میکند؛ «کلّا نمدّ هؤلاء و هؤلاء».(1) همان کسانى که دنبال دنیا هستند، خدا میگوید کمکشان میکنیم. اگرچه وقتى مصروف دنیا شدند، دیگر از آخرت نصیبى نخواهند داشت. هم آنهائى را که دنبال آخرتند، کمک میکنیم، هم آنهائى را که دنبال دنیایند. آخرت هم فقط نماز شب و دعا و ذکر و توسل و اینها نیست. البته اینها هم وسائل است؛ لیکن خدمت به مردم، حضور در آنجائى که لازم است، اینها همه‌اش کارهاى خدائى است.
شما ببینید در صدر اسلام، آن کسانى که ممدوح واقع شدند - حالا توى فرهنگ ما، بر طبق عقیده‌ى ما - بیش از آنچه که به خاطر نماز و عبادتشان ممدوح واقع شدند، به خاطر موضعگیرى‌هاى سیاسى‌شان، اجتماعى‌شان و مجاهدتشان ممدوح واقع شدند. ما ابى‌ذر را، یا عمار را، یا مقداد را، یا میثم تمار را، یا مالک اشتر را کمتر به عبادتشان مدح میکنیم. تاریخ، اینها را به آن مواضعى میشناسد که این مواضع، تعیین کننده بود؛ حرکت کلان جامعه را توانست هدایت کند، شکل بدهد و به پیشرفت این حرکت کمک کند. آنهائى هم که مذمت شدند، همین جور. خیلى از بزرگان که مورد مذمت قرار گرفتند، به خاطر شرب خمر مذمت نشدند، به خاطر بى‌نمازى مذمت نشدند؛ به خاطر عدم حضور در آنجائى که حضورشان لازم بود، مذمت شدند. تاریخ، اینجورى ثبت کرده؛ نگاه کنید، ببینید. پس کار خدا، کار معنوى، کار توحیدى، منحصر نیست در نماز خواندن؛ اگرچه نماز را دست‌کم نباید گرفت. نماز پشتوانه‌ى همه‌ى اینهاست. تلاوت قرآن، تدبر در قرآن، تضرع پیش خداى متعال، خواندن ادعیه‌ى مأثور - صحیفه‌ى سجادیه، دعاى امام حسین، دعاى کمیل، بقیه‌ى این ادعیه‌اى که هست - اینها همه‌اش کمک کننده است؛ روان کننده‌ى حرکت موتور وجود انسان است؛ که اگر چنانچه شما با خدا انس داشتید و میان خودتان و خدا را درست و اصلاح کردید، این کارها را راحت‌تر انجام میدهید؛ با رغبت بیشتر، با شوق بیشتر انجام میدهید. بنابراین کسى که میخواهد کار خدا را بکند، خداى متعال کمکش میکند. کسى بخواهد کار دنیا را هم بکند، همین جور. اینهائى که دنیا، یا مقام دنیا، یا پول دنیا، یا عیش دنیا، لذتهاى جنسى و امثال اینها برایشان هدف و غرض و مآل بود - که حالا در دنیا نمونه‌هایش را زیاد مشاهده میکنید - اینها هم وقتى که در راه همان هدفِ خودشان تلاش کردند، خدا کمکشان میکند. کمک الهى به این است که وسائل را در اختیارشان میگذارد. همت میکنند، از این راه میروند، هدفشان هم فقط هدف مادى است؛ لذا به آن هدف میرسند. البته چون آن جانب اصلى را که جانب معنوى و الهى و اخروى است، ندیده گرفتند، آنجا ضرر میکنند؛ اما در این قسمتى که هدف گرفتند، پیش میروند.
خوب، حالا شما آقایان و خانم‌هائى که اینجا تشریف دارید، مسئولین هستید و این حرفهائى که ما به شما عرض میکنیم، حرفهائى است که خود شماها به مردم میگوئید؛ حرفهاى جدیدى براى شماها نیست؛ تذکر است دیگر. انسان احتیاج دارد به تذکر. در یادآورى، نتائج بزرگى هست که در دانستن، آن نتائج نیست. خیلى چیزها را انسان میداند، اما باید مرتب به انسان یادآورى بشود. توجه کنیم که ما کجا هستیم، چه کار داریم میکنیم، هدف چیست؟ هدف، این یک شاهى صنار دنیا نیست که ما به خاطر آن، وظیفه‌ى بزرگ را فراموش کنیم و اهداف عالى را زیر پا بگذاریم. هدف، مدح و تمجید این و آن نیست که مثلاً فرض بفرمائید چند صباحى به یک کرسى‌اى تکیه بزنیم، چهار نفر جلوى ما خم و راست بشوند یا اطاعت کنند. اینها که براى بشر کوچک است. هدف، فلاح است؛ نجاح است - «قد افلح المؤمنون»(2) - باید آن را هدف گرفت. باید به فکر زندگى حقیقى بود، که این زندگى حقیقى شروع خواهد شد؛ حالا دیر یا زود، براى همه‌ى ماها، چند روز دیگر، چند ساعت دیگر، چند سال دیگر؛ بالاخره آن زندگى حقیقى با مرگ مادى و جسمانى آغاز خواهد شد. هدف این است که آنجا را آباد کنیم؛ همه‌ى اینها مقدمات است.
یکى از چیزهائى که خیلى مهم است - چون حالا تقریباً همه‌ى مسئولین قوا، از هر سه قوه اینجا تشریف دارید - یکپارچگى در حرکت است؛ ولو یکپارچگى در فکر و نظر و سلیقه نباشد، که نه ممکن است، نه آنقدر هم مطلوب است. اختلاف سلائق و اختلاف نظرات به مباحثه مى‌انجامد، و مباحثه به کشف عرصه‌هاى جدید منتهى میشود. بنابراین ما هیچ توصیه نمیکنیم که حتماً همه در همه‌ى مسائل یکسان فکر کنند؛ نه، اصلاً ممکن هم نیست و امکان ندارد. اختلاف در نظر و در سلیقه و در فکر و در فهم، خودش از اول خلقت بشر وسیله‌اى شده است براى پیشرفت انسان. اما با وجود آن اختلافاتى که وجود دارد، هماهنگى در حرکت لازم است. اگر کاروانى باشد، افراد کاروان بین خودشان اختلافاتى داشته باشند، بحثى داشته باشند، دعوائى داشته باشند، مباحثه‌ى علمى داشته باشند، مباحثه‌ى سیاسى داشته باشند، مباحثه‌ى در مسائل گوناگون و روزمره داشته باشند، با هم هم بحث کنند - این ایرادى ندارد - به نتیجه رسیدند، چه بهتر؛ به نتیجه هم نرسیدند، نرسیدند؛ ایرادى ندارد؛ اما این حرکتى که دارد انجام میگیرد، متوقف نشود. اینجور نباشد که این مباحثه موجب بشود که وسیله‌ى راهوارى که زیر پایشان است، این را از کار بیندازند، مشغول مباحثه شوند؛ یا احیاناً بگویند حالا که در این مسئله‌ى علمى به نتیجه‌ى واحدى نرسیدیم، پس تو از آن راه برو، من از این راه؛ نه آقا، داریم میرویم؛ هدف مشخص است. سه قوه باید اینجورى حرکت کنند. دوستان عزیز! برادران و خواهران عزیز که در سه قوه تشریف دارید! مراقب باشید وحدت حرکت، یکپارچگى در حرکت و در تصمیمهاى بزرگ، حفظ شود؛ اختلافات به اختلافات در کار اساسى نینجامد.
ما الان برنامه‌ى پنجم را در پیش داریم. برنامه‌ى پنجم الزامات خیلى زیادى بر دوش همه گذاشته. البته وسط میدان، طبعاً دولت است، که مجرى است؛ اما دستگاه قوه‌ى مقننه، دستگاه قوه‌ى قضائیه، دستگاه‌هاى جنبى‌اى که وجود دارند، اینها همه، هم مسئولند، هم مؤثرند. اگر بنا باشد که سر قدم به قدم کارها و حرفها بگوئیم حالا که اینجور شد، پس هیچى، همکارى نمیکنیم، کار پیش نمیرود. همکارى کنید، کمک کنید و براى آن کسى که در وسط میدان اجراء قرار دارد، تسهیلات فراهم کنید. البته مصالح را در نظر بگیرید، لیکن کمک کنید که کار اجرائى بخوبى انجام بگیرد و پیش برود.
من توصیه‌ى مؤکد دارم به همکارى دستگاه‌هاى سه‌گانه و قواى سه‌گانه، تا بتوانیم ان‌شاءاللَّه چشم‌انداز را تأمین کنیم. اهداف چشم‌انداز، اهداف خیلى مهمى است. البته اگر همت مضاعف کنید، از آن اهداف، جلوتر هم میروید؛ این ممکن است و هیچ استبعادى هم ندارد. الان مشاهده میکنیم که ما از زمان‌بندى فرضى در مورد اهداف چشم‌انداز، در بعضى از بخشها جلو هم هستیم. ممکن است در بعضى از بخشها هم یک خرده عقب باشیم، اما در بعضى از بخشها حتماً طبق آن زمان‌بندى فرضى که انسان در ذهن دارد، جلو هم هستیم و مشکلى نداریم. میتوان از آن اهداف جلوتر هم برویم. احتیاج به این معنا هست که ما بتوانیم جلوتر برویم، بتوانیم حرکت کنیم، تلاش کنیم. پس همت مضاعف لازم است.
هم در زمینه‌هاى اخروى، هم در زمینه‌هاى دنیوى باید تلاش کرد. دوستان در زمینه‌هاى فردى و ارتباطات خود با خدا هم هرچه میتوانند، همت و کار را مضاعف کنند؛ این هم به دست غفلت و فراموشى سپرده نشود. مسائل شخصى و فردى - آنچه که بین هر کسى با خداست - خیلى اهمیت دارد. اگر وارد بشویم و با این چیزها انس پیدا کنیم، ان‌شاءاللَّه خداى متعال هم بیشتر کمک خواهد کرد؛ کمااینکه تا الان هم خداى متعال به ما خیلى کمک کرده.
مسائل فرهنگى هم خیلى مهم است. فرهنگ عمومى خیلى مهم است. چهره‌ى دینى در زندگى عمومى مردم خیلى مهم است. چهره‌ى دینى و ظاهر دینى - که البته ان‌شاءاللَّه خبر از باطن خواهد داد - خیلى حائز اهمیت است.
خوب، باید تشکر هم بکنیم از برادرانى که در ایام تعطیلات نوروزى خیلى تلاش کردند؛ از نیروى انتظامى بگیرید، تا صدا و سیما، تا دستگاه‌هاى بهدارى و بیمارستانها و اورژانسها و چه و چه. دستگاه‌هاى گوناگون خدمات زیادى را متقبل شدند، براى اینکه مردم بتوانند آسایش خودشان را داشته باشند. در بخشهاى دولتى، در بخشهاى گوناگون، تلاشهاى خیلى خوبى انجام گرفت. واقعاً بعضى همت کردند، کار کردند، براى مردم آسایش و شادى و راحتى و امنیت را حفظ و تأمین کردند؛ اینها خیلى باارزش است.
 و چقدر خوب است که دستگاه‌هاى رسمى، کار خود را از همان اوان اتمام تعطیلات رسمى شروع کنند. خوشبختانه بعضى‌ها خیلى تلاش کردند، خیلى حضور داشتند. از اول روزهاى فروردین که ماها در تعطیلات بودیم، میدیدیم بعضى‌ها تلاش میکردند، بودند، حضور داشتند، کارهاى خوبى انجام میگرفت. هرچه بتوانید فرهنگ کار و تلاش و حضور در عرصه‌ى کار و سنگر کار را گسترش بدهید، خیلى خوب است؛ این به حرکت جامعه و نشاط جامعه کمک خواهد کرد.
امیدواریم ان‌شاءاللَّه خداوند متعال به همه توفیق بدهد، همه‌تان را تأیید و کمک کند. ان‌شاءاللَّه این مسئله‌ى هدفمند کردن یارانه‌ها هم که حالا شنیدم باز یک توافقهائى دارد صورت میگیرد، به بهترین شکل توافقى صورت بگیرد و کارهاى خوبى انجام شود و مردم بتوانند طعم تدابیر شماها و تلاش شماها را ان‌شاءاللَّه بچشند و بهره ببرند.

1) اسراء: 20
2) مومنون: 1

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته


  • حسن صیادی

نوروز

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی