ولایت و بصیرت

بصیرت از منظر رهبری

يكشنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۴، ۱۰:۵۵ ق.ظ

بصیرت مورد نظر رهبری انقلاب یعنی چه؟

در یک پاسخ اجمالی و مختصر باید گفت بصیرت یعنی
-آگاهی علمی ،
-آگاهی عملی ،همراه با نکته سنجی و درایت و فهم(عقلانیت و فهم).
-انسجام و وحدت ملی
-دشمن شناسی
- بصیرت به تعبیر امیرمؤمنان، یعنی مشاهده درست و دقیق حوادث، تفکر و تدبر در آنها و سنجیدن مسائل و حوادث.
رهبر فرزانه انقلاب در توضیح دقیق بصیرت می فرماید : «بصیرت را در دو سطح میتوانیم تعریف کنیم. یک سطح، سطح اصولى و لایه‌ى زیرین بصیرت است. انسان در انتخاب جهان‌بینى و فهم اساسى مفاهیم توحیدى، با نگاه توحیدى به جهان طبیعت، یک بصیرتى پیدا میکند. ... این، پایه‌ى اساسى معرفت است؛ پایه‌ى اساسى بصیرت است. این بصیرت خیلى چیز لازمى است؛ این را باید ما در خودمان تأمین کنیم. بصیرت در حقیقت زمینه‌ى همه‌ى تلاشها و مبارزات انسانى در جامعه است. این یک سطح بصیرت.
بجز این سطح وسیع بصیرت و لایه‌ى عمیق بصیرت، در حوادث گوناگون هم ممکن است بصیرت و بى‌بصیرتى عارض انسان شود. انسان باید بصیرت پیدا کند. این بصیرت به چه معناست؟ یعنى چه بصیرت پیدا کند؟ چه جورى میشود این بصیرت را پیدا کرد؟ این بصیرتى که در حوادث لازم است و در روایات و در کلمات امیرالمؤمنین هم روى آن تکیه و تأکید شده، به معناى این است که انسان در حوادثى که پیرامون او میگذرد و در حوادثى که پیش روى اوست و به او ارتباط پیدا میکند، تدبر کند؛ سعى کند از حوادث به شکل عامیانه و سطحى عبور نکند؛ به تعبیر امیرالمؤمنین، اعتبار کند: «رحم اللَّه امرء تفکّر فاعتبر»؛فکر کند و بر اساس این فکر، اعتبار کند. یعنى با تدبر مسائل را بسنجد - «و اعتبر فأبصر» - با این سنجش، بصیرت پیدا کند. حوادث را درست نگاه کردن، درست سنجیدن، در آنها تدبر کردن، در انسان بصیرت ایجاد میکند؛ یعنى بینائى ایجاد میکند و انسان چشمش به حقیقت باز میشود. امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) در جاى دیگر میفرماید: «فانّما البصیر من سمع فتفکّر و نظر فأبصر» ...»
(سخنان مقام معظم رهبری در جمع دانشجویان استان قم 1389)
در تبین تفصیلی بصیرت گفتنی است :
بصر غیر از بصیرت است. بصر چشم است. قوه‌ی باصره. جمعش ابصار است. بصیرت جمعش بصائر است. بصیرت یعنی حکمت.
بصیرت در لغت عرب به معنای عقیده قلبی، شناخت، یقین، زیرکی، عبرت آمده- (- لسان العرب، ج2، ص 814. )
بصیرت در فرهنگ معین به معنی دانایی، بینایی، بینایی دل، هوشیاری، زیرکی و یقین است.- ( - معین، محمد، فرهنگ فارسی، ج1، ص 534.).
بصیر را به بینا معنا نموده اند و در قران همراه با خبیر و سمیع به کار رفته است .
انسان بصیر به ،فرد دانا ،روشن بین ،ژرف نگر و زیرک می گویند.در نتیجه بصیرت دل آگاه،زیرک ،دانا با یقین می باشدو عرفا بصیرت را در قوه قدسیه و دیده باطن آدمی می دانند و حکما عاقله نظریه ،و این گونه می نمایاند که ،این واژه دو اصطلاح در باب حکمت و فلسفه و بیشتر در عرفان اسلامی متداول بوده و و در باب فهم عمیق معنوی کاربری داشته است ان گونه که خواجه عبدالله انصاری در منازل السائرین آن را نتیجه میدان یقین(منزل نوزدهم)
می شمارد و سه مرحله آن را ،قبول ،اتباع و حقیقت می داند.(منازل السائیرین ،خواج عبدالله انصاری).(واژه بصیرت،دائره المعارف تشیع-ج 3-)
نگاه اول:
اگر بخواهیم نگاهی جریان شناختی هم به بحث بصیرت داشته باشیم باید،زمینه های آن را در بیانات مقام معظم رهبری در سال 75 در جمع فرماندهان لشکر 27 حضرت رسول صلی الله ملاحظه نمود.
در بیانات ایشان بر روی یک بحث اساسی ،عوام و خواص مطرح گردید.خواص اگر اهل بصیرت بوده ،به موقع از حق حمایت می کردند . حادثه تلخ صورت نمی گرفت(همان سخنرانی 20/3/75)
نگاهی که دارند جامعه شناسانه است.و به تعبیری جامعه و افراد آن را دو قسمت می کنند، عوام(که پیرو موجند و مرعوب جون) و خواص(کسانی که
می فهمند،تصمیم می گیرند و عمل می کنند) .
در واقع مقام معظم رهبری در این دوره می خواهند تا خواص موجبات هماهنگی ،اتحاد در جامعه را حفظ نموده و این خواص به آن اهداف بلند بنیانگذار انقلاب پایبند بوده ،در کنار مردم وده و مردم را از خود دانسته ،و در پی منافع و سلایق فردی و حزبی نباشند.
در واقع وظیفه انسجام در جامعه را به دوش خواص واگذاردند واز انها انتظار سلامت جامعه و نظام را خواستند و به نوعی تکلیف نمودند.

نگاه دو:
در نگاه جریان شناختی به حوادث انتخابات در سال 88 ،مقام معظم رهبری جامعه و مردم را وارد دوره جدیدی نمودند.
به تعبیری روان تر ،ابتدا از خواص انتظاراتی داشتند ،که فراهم نشده ، کار گره خورد، پیچیده شد و بیگانه هم بهره برده و خوشحال.
که مقام معظم رهبری مشکل را حل نمودند و ،عوام و خواص را برهم زدند و فرمودند ملاک بصیرت ، معیار بصیرت است و دیگر هیچ.
ونکاتی را به کرات در بحث بصیرت مورد توجه قرار دادند.
نکته اول در باب بصیرت: بحث علم اندوزی همراه با ایمان و تقوی

هویت ملی و اسلامی ما در دانش و پژوهش است(سایه سار ولایت جلد 6 صفحه ص 252) ،علم و پیشرفت علمی و فراگیری آن نیاز اول کشور ماست (سایه سار ولایت جلد 6 صفحه ص 240).
جامعه اسلامی باید ایمان ،علم و روشنفکری را با هم داشته باشد. باید تحصیل علم را با آگاهی و روشن بینی و روشنفکری از یک طرف و ایمان از طرف دیگر هماهنگ کنید. ساختن نظام و جامعه را مرهون سه نکنه دانسته ،علم ،روشنفکری و ایمان.( سایه سار ولایت جلد 1 صفحه 300)
ایشان از دغدغه هایی که بر لزوم آن اهتمام می ورزند،توجه به همراهی داشتن علم با ایمان است و آن را مختص قرون اخیر نمی دانند،بکه طبق صریح قران کریم ، سابقه تاریخی برخوردار است ،حتی پیش از میلاد .این دانش پیش از آن که در اختیار آحاد مردم باشد در اختیار پادشاهان و قدرتمندان و حاکمان بوده است و ان هم بدترین دشمنان پیغمبران محسوب می شود و وقتی پیغمبران دین را بر آنان عرضه می کردند ،فرحوا بما عندهم من العلم – دانش آنها مانعی در برابر چشم و گوششان می شد و به دعوت پیغمبر اهمیتی نمی دادند (سایه سار ولایت جلد 1 صفحه 296)
این بیانات ناب و کلمات قصار، اشاراتی بود به اهمیت علم و دانش و دانش اندوزی .زیرا دانش اندوزی موجب شکوفایی فردی و اجتماعی و زمینه های پیشرفت در صنعت، همه و همه موجبات ترقی علمی و درنهایت زمینه ساز آسایش و امنیت ،سرسبزی و جامعه و کشور را فراهم می آورد،. و ما به این اقتصار اکتفا می کنیم .
این علم اندوزی و دانش ،زمینه آگاهی و فهم مسایل جامعه را فراهم ، توانایی فهم و درک مشکلات را میسر ، و قدرت صبر و تحمل سختی ها را در فرد و جامعه بیشتر، و همگام بودنش با ایمان و تقوی ،موجب تعالی معنوی می گردد.
به بیانی صریح تر از این مطلب باید اذعان داشت که وقتی فهم و منطق بر دقت و تفکر جامعه حاکم باشد ،یک فرد هیچگاه پیرو افراد نمی شود،بله پیرو حقیقت و و واقعیات می شود به به بیان گویا تر باید در این فضای غبارآلود، باید حقیقت را تشخیص داد ،نه این که دنبال رو باشد ، چرا که بسیار در تاریخ مشاهده شده است افراد صاحب نام لغزش پیدا کرده و چه بسا منحرف شدند و ،جمعی را هم به انحراف کشاندن،نمونه بارز آن را در جنگ جمل و صفین می بینیم.
اتفاقی که در جامعه رخ داده ، فضای غبارآلوده است و مسیر نامشخص و نامعلوم، مانند جاده مه ،در این حالت یک راه رو خوب ،به اصول تکیه می کنند ،تا به سلامت از این وضعیت به سلامت خارج شود ،با دقت و تامل و آگاهی ،نه این که دنبال کسی را ه بیافتد ،چون آن فرد یا طیف جلودار است و فردی صاحب نام است.
لذا ،این جاست که آن دانسته و علم اندوزی ثمره خود را نشان می دهد.

نکته دوم: دشمن شناسی:
این که دشمن کیست و در پی چه اهدافی است ،از نکاتی بسیار مهم است.
مقام معظم رهبری در سال 79 در دیدار با مردم قم بیان داشتند: هر کسی که با حاکمیت نظام مستقل مردمی دینی مخالف است ،دشمن است.طمع ورزان ،غارتگران،سودجویان،زراندوزان،زورگویان،وابستگان مایلین به فساد و کسانی که از حاکمیت فرهنگ دین زیان شخصی می بینند،دشمنند. البته در راس اینها دشمن خارجی هستند که بیش از همه ضرر دیده انآمریکا ،بیش از همه از تشکیل حکومت اسلامی خسارت دید و هنوز هم می بیند-آنها جلوتر از همه اند-صهیونیستها همین طور،کمپانی های بزرگ جهانی همین طور ،بی یند و بارهای گوناگون در بخش های مختلف همین طور،کیسه دوخته های برای ثرت ملی همین طور،همه این ها دشمنند.
هدف نهایی و اصلی دشمن اهداف که همان ،استعمار و چپاول ثروت های کشور های دیگر است و ما در طول تاریخ شاهد موارد متعدد در آفریقا و جنوب شرق اسیا ،آمریکای جنوبی هستیم و استکبار نشان داده تنها چیزی که برای وی مهم بوده و هست ثروت های بلاد دیگر است ،حتی فرهنگ و تلاش در تغییر فرهنگی هم در همین راستا بوده و هست .
با شعار های رنگین و توخالی ،ایجاد توهمات کاذب در میان جوانان بی بصیرت و بی شناخت و بی توجه ،تا حد زیادی هم به خواسته ای خود رسیده و از حرکت باز نایستاده و ادامه دارد ،و این اشاره به همیشگی این مبارزه دارد ،که عزت یک ملت در گروه همین مبارزه است ،زیرا دشمن وقتی دید با یک فضا سازی واهی و کاذب نیرو و عده پیدا کرده آن وقت با تمام قوای خود حمله میکند و از هیچ حرکتی هم دریغ نمیکند ،لذا دراولین گام باید درایت داشت ،آینده نگری نمود از حرکات دشمن به شناخت تمایلات دشمن ، که اولین نقطه دشمن شناسی توجه نمود.
حال دشمن چه کار می کند؟
دشمن سه محور را نشانه رفته است :
1ـ عقب نگه داشتن کشور از لحاظ اقتصادی زیرا می خواهد دولت را و مکتب را ناکارآمد و بی کفایت معرفی کند،همه تلاش های دشمن در تحریم های اقتصادی نیز خود گواه بر همین امر است.
با القاءاین نکته در ظاهر که دولت اگر کارامد بود به مشکلات فائق می آمد و . . . . ما نیز همین مسایل و مشکلات را داشته ایم ،ان توهم کاذب را
ایجاد می کند.
وقتی موفق شد این توهم را ایجاد کند ،با این سوال پیش می اید که مکتب مارکس با همه اقتدار نظامی نتوانست ،شما ازکجا می توانید ؟ که در واقع کارآمدی مکتب را نشانه و آن را تضعیف می کند
وقت این القاء ناتوانی صورت گرفت ،اعتماد به نفس و خودباوری از جامعه رخت می بندد .
2- دوم دشمن که عقب نگه داشتن علمی .
دشمن این گونه القا می کند که،علم در مهد ما هست و شما وقتی می توانید به دروازه های علم راه یابید که در دانشگاه ما و در نزد اساتید ما علم بیاموزید و اگر هم آموختید ما قدر علم و علم اندوزی و دانش را می دانیم.
دشمن خواستار عدم شکوفایی علمی دانشجویان است.هیچ چیز نباید موجب شودکه در حرکت علم آنها(خطاب به دانشجویان )توقف و تعللی به وجود آید ،دشمن این را می خواهد. نباید بگذارید او به اهافش برسد(سایه سار ولایت ج 1 ص 28)

3- برهم زدن اتحاد و انسجام ملی
و چه زیباروشن گری می کنند مقام معظم رهبری :( سید حسین اسحاقی ،نسیم همبستگی ازاتحاد ملی تا انسجام اسلامی،قم مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما)
با نگاه به حوادث و مسایل جهانی به روشنی درمی یابیم که دشمنان ملت ایران در صدد آنند که دشمنی خود را از دو راه با ملت ایران به تحقق برسانند،یکی ایجاد تفرقه در میان صفوف ملت ،از بین بردن یک پارچگی ملت ایران و از دست ملت ایران این نیروی عظیم وحدت را ربودن و آنها را اختلافات داخلی سرگرم کردن.لذا ،تلاش برای اتحاد کلمه و یک پارچگی ملی و اتحاد امت اسلامی(باید) ادامه یابد عاقلانه،هشیارانه،خردمندانه و مدبرانه بایستی این اتحاد را حفظ کرد و روز به روز تقویت کرد.و این اجتماع،و این اتحاد یک واجب دیگر است.
اگر به وحدت و انسجام ملی نگاه کنیم،در فرایند آن یک نعمت الهی در جامعه اسلامی نمودار می شود و آن امنیت اجتماعی است و در راستای آن هم دولت می تواند بهتر و بیشتر و با هزینه کمتر به وظایف خود و برنامه های سازنده خود مبادرت ورزد.
من بر روی وحدت تاکید بیشتری دارم.به خاطر این که امنیت هم ناشی از وحدت است وآن یعنی نبودن تفرقه و درگیری و کشمکش.
راه تامین این وحدت در چیست؟کسانی که مسئولند یا دارای چهره موجه سیاسی اند در اظهارات خودشان کاری نکنند که یک گروه و جناح از مردم ،
دل هاشان نسبت به دیگران چرکین شود.این بد بینی نوعی فتنه است.و مردم را نسبت به آینده ناامید می کند.
به هر حال در این نگاه کوتاه سعی شد تا مراد از بصیرت و دوراندیشی بیشر و تامل بهتر به برخی مسایل را تبین کنیم تا به ظرایف نهفته در بصیرت اشاره ای داشته باشیم.
شاید این سوال پیش اید که چرا از آحاد جامعه خواستند که اهل بصیرت باشند؟
علت آنرا در چند نکته بیان نمودند.
وقتی به گذشته خواص در تاریخ مراجعه می کنیم،می بینیم خواص عمدتا در گذر زمان با چند مشکل روبرو شده و برخی را انحراف در مسیر اصلی
می کشانند ،مسایلی که شاید به ظاهر امری عادی باشد اما از خواص قابل قبول نیست.
غفلت، عافیت طلبی، هوای نفس، شهوات، منافع شخصی و لجاجت از جمله عواملی هستند که مانع از اقدام برخی افراد در دفاع از حق می شود.(سخنان مقام معظم رهبری در جمع دانشجویان قم سال 89)
برای مطالعه بیشتر به کتاب رسالت خواص،سید احمد خاتمی،نشر بوستان کتاب
سایه سار ولایت ،نهاد رهبری در دانشگاه ها، نشر معارف (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 75/100125566)

  • حسن صیادی

نظرات  (۲)

  • کوشا ساعی
  • به جمع کاربران بلاگ بیان خوش آمدید.
    این یک نظر آزمایشی است.

    عالی بود

    خدا قوت

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی