*امنیت انتخابات و کنترل هیجانات تبلیغاتی
به دنبال برگزاری مناظرههای انتخاباتی که برای نخستین بار به این شکل در تاریخ انقلاب روی داد، فضای ملتهبی در جامعه حاکم شد که عملکرد نامزدهای انتخاباتی و طرفداران آنها، این فضا را تشدید کرد.
در میان انبوه برنامه هایی که رسانه ملی برای معرفی کاندیداها تدارک دیده بود، صحبتهای چهره به چهره آنها با دوربین و نیز مصاحبه های کارشناسی و مصاحبه با خبر شبکه 2 سیما بیننده زیادی داشت اما توجه اصلی را فیلمهای مستند تولیدی ستاد کاندیداها و از آن مهمتر، مناظرههای رودرروی آنها به خود جلب کرد و تاثیر غیر قابل انکاری در سرنوشت انتخابات گذاشت.
هر چند پخش فیلم های مستند نامزدها، تنور انتخابات را داغ کرد اما مناظرههای زنده تلویزیونی که طی 12 تا 18 خرداد از ساعت ده و نیم تا 12 شب از شبکه 3 سیما پخش شد، فضای انتخابات را از شدت حرارت و هیجان، منفجر کرد.
در مناظره تلویزیونی 13 خرداد میان احمدی نژاد و میر حسین موسوی، احمدی نژاد ضمن وارد کردن اتهام فساد اقتصادی به خانواده هاشمی رفسنجانی، وی را بنیانگذار اشرافیت خواند و سه رقیب خود یعنی رضایی، موسوی و کروبی را به عنوان نمایندگان هاشمی در انتخابات مورد تهاجم قرار داد.
روز بعد از مناظره 13 خرداد (مناظره موسوی- احمدی نژاد)، مسئولان ارشد کشور در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) در مرقد مطهر شرکت کردند. جمعیت رو به روی جایگاه را اکثرا طرفداران احمدینژاد تشکیل میدادند ولی تعدادی از طرفداران موسوی هم حضور داشتند و دو طرف با تمام توان برای جایگاه و دوربینهای تلویزیون که به طور زنده مراسم را پخش می کردند، ابراز احساسات میکردند.
رهبر انقلاب در این مراسم به موضوع انتخابات و تبلیغات انتخاباتی هم اشاره کردند و گفتند: «درباره حضور جوانان علاقهمند به نامزدها در خیابانها حرفی نمیزنم اما مبادا این مساله به مجادله و درگیری و اغتشاش بینجامد که اگر کسی به این مساله اصرار داشته باشد، حتما یا خائن است یا بسیار غافل» ایشان یک بار دیگر تاکید کردند«به کسی نمیگویند که به چه نامزدی رای بدهد یا ندهد چرا که این مساله به خود مردم مربوط و متعلق به ملت است.»
اوج فضاسازی تبلیغاتی و ایجاد جو تشنج، مربوط به نامه آقای هاشمی رفسنجانی خطاب به رهبر انقلاب بود که با رسانهای و علنی شدن آن، فضا ملتهبتر گردید.
نامه هاشمی رفسنجانی واکنش تندی بود به اظهارات احمدینژاد در مناظره تلویزیونی با موسوی که در تاریخ 19 خرداد 1388 به صورت سرگشاده، خطاب به مقام معظم رهبری بدون سلام و عرض تحیت در اختیار رسانهها قرار گرفت و انعکاس وسیعی پیدا کرد.
نامه ای که آشکارا نشان میداد هاشمی در کشاکش رقابتهای سیاسی، حفظ جایگاه خود را بر حفظ وحدت و آرامش نظام اسلامی و رعایت شان رفیع ولی فقیه مقدم میشمارد.
این اقدام معنادار به وضوح نشان میدهد که قصد هاشمی صرفا گفت و گو با رهبری نبوده، زیرا میتوانست مطالب خود را مستقیما و در دیدار خصوصی به سمع و نظر ایشان برساند. بلکه ظاهرا وی میخواست از رهگذر علنی ساختن نامهی خود، پای مقام معظم رهبری را به ماجرا کشانده و با واداشتن ایشان به اتخاذ موضع، صحنه را علیه احمدینژاد بیاراید.
نامه سرگشادهی هاشمی رفسنجانی به مقام معظم رهبری، واکنش های تندی را در میان سیاسیون اصولگرا، دانشجویان متعهد و آحاد ملت انقلابی ایران برانگیخت. به طوری که فردای آن روز یعنی 20 خرداد 88 انبوهی از موضع گیریها، مصاحبهها و نامههای سرگشاده در انتقاد به هاشمی در مطبوعات و رسانههای کشور منتشر گردید.
رهبر انقلاب با مدیریت صحیح این فضا، اجازه هرگونه سوء استفاده دشمنان و مخالفان را سلب نمود. در واقع سکوت معظمله در برههی حساس پیش از برگزاری انتخابات و بی پاسخ گذاشتن نامهی متکبرانه هاشمی تدبیری هوشمندانه بود که ابتکار عمل را از دست حریف ستاند و از ایجاد موجی کاذب با هدف برگشت فضا به نفع کاندیدایی خاص جلوگیری نمود.
میتوان اتخاذ تکنیک صبر و انتظار مقام معظم رهبری را در مواجهه با این رویداد، در چارچوب یکی از اهداف اصلی مدیریت بحران، که همانا ایجاد بستری مناسب جهت درک و پذیرش واقعیات بحران موجود برای بخش عظیمی از افراد و گروههای درگیر و تودههای حامی آنها است٬ بررسی کرد. این امر بر اساس ویژگی منحصر به فرد موقعیت شناسی شخص رهبری تحلیل میشود که با استفاده از تکنیک مذکور ضمن تحدید جوانب مخرب بحران اجازه داد تا این واقعه مسیر طبیعی خود را طی نموده و در فرصت مناسب به مهار آن پرداخته شود.
در واقع سکوت رسمی رهبری در قبال نامه تعجبآور هاشمی رفسنجانی، بیش از هرچیز نشان از پختگی سیاسی ایشان داشت؛ چراکه دفاع یا رد این نامه میتوانست تشنجهای زیادی در میان هواداران و یا مخالفان ریاست جمهوری و نیز کاندیداها ایجاد کند و انتخابات خردادماه را زیر سئوال ببرد اما این سکوت باعث آرامش نسبی در فضای انتخاباتی کشور شد.
اگر ایشان در آن مقطع ادعاهای آقای هاشمی را رد میکردند و همانگونه که در خطبههای نماز جمعه هفته بعد از انتخابات 22 خرداد به صراحت به اختلاف دیدگاه آقای هاشمی با رییسجمهور اشاره کردند و فرمودند نظر رئیسجمهور به نظر بنده نزدیکتر است و نیز با حمایت از خدمات ارزشمند دولت نهم؛ سیاهنماییها و پخش کارنامههای جعلی علیه دولت و اتهامات و توهین آشکار به رییسجمهور قانونی مملکت و دروغگو و خرافاتی خواندن وی از سوی کاندیداها را محکوم کردند؛ همین افرادی که فردای انتخابات جنجال به پا کردند و با به اغتشاش کشیدن کشور سعی در القای تقلب در انتخابات کردند؛ موضع گیری رهبر انقلاب (مدظله) را به عنوان دخالت مستقیم در انتخابات مطرح کرده و از آن بهرهگیری سوء میکردند و بر عکس آن نیز چنان چه مقام معظم رهبری در آن مقطع در تأیید سوابق انقلابی و گذشته آقای هاشمی سخنی میگفتند؛ همانگونه که در بخشی از خطبههای نماز جمعه هفته بعد از برگزاری انتخابات بدان اشاره کردند-بوقهای تبلیغاتی کاندیداها با حذف پیشوندها و پسوندهای بیانات معظمله چوب تکفیر احمدینژاد را بلند میکردند و به اسم ولایت فقیه حکم خروج احمدینژاد از گردونه رقابتهای انتخاباتی را صادر میکردند. اما بینش عمیق رهبری با سکوت در برابر نامهی آقای هاشمی اجازه هرگونه مانور و بهرهگیری سوء از سخنان و مواضع ایشان را از سوی فرصتطلبان سلب کرد.
تلاش کاندیداهایی که شکست خود را از قبل پیشبینی کرده بودند برای دخالت دادن رهبری در انتخابات تا دقیقه90 نیز ادامه داشت و حتی یک روز مانده به انتخابات نیز میرحسین موسوی با ارسال نامهای به مقام معظم رهبری از رهبر انقلاب در خواست کرد تا ایشان با رهنمودها و دخالت مستقیم، موجبات بیطرفی همه مقامات، مجریان و ناظران انتخابات را فراهم کنند تا از آرای مردم محافظت شود!
اما حکمت و بینش رهبری در سکوت نمودن و عدم پاسخ به این نامه و گرفتن بهانه از اردوگاه متحد مخالفان؛تمامی ترفندهای سیاسی را عقیم کرد تا ملت بزرگ ایران با آگاهی و درک و شعور بالای خود مستقلاً تصمیم گرفته و کاندیدای اصلح را برگزینند.
در آخرین حرکت، طراحان متوسل به شگردی دیگر شده و به پخش شایعات روی آوردند. آنان تنها ساعاتی مانده به آغاز رایگیریها برای اعمال نفوذ بر رفتار رای دهندگان و قرار دادن معظم له در عمل انجام شده، شایعهای هدفمند و شیطنت آمیز بصورت گسترده پخش کردند که مقام معظم رهبری به نامه ی آقای هاشمی پاسخ داده است. این اقدام نیز سریعا از جانب دفتر مقام معظم رهبری تکذیب شد و ترفند آنان بی ثمر ماند.
معظم له در روز انتخابات نیز این مسئله را تذکر دادند :«من دیدم دیروز و دیشب – در این پیامکهای فراوانی که در دست مردم هست- شایعاتی را از قول من نقل می کردند که دروغ محض بود و واقعیت نداشت.»
ایشان در مصاحبه خود در اولین ساعات رای گیری صبح روز انتخابات باز هم موضوع امنیت را مورد توجه قرار دادند و با دعوت مجدد به حفظ آرامش با بکارگیری واژه هایی چون؛ صبر، حلم، وقار، متانت و سکینه روحی از مردم خواستند از امکان ایجاد تشنج بدخواهان در مراکز رای گیری جلوگیری کنند. بهرهگیری از ظرفیتهای قانونی به منظور اقناع معترضین موافقت با تمدید زمان شکایت و باز شماری 10 درصد صندوقهای رای نمونههایی از انعطاف رهبری و جمهوری اسلامی در برابر فتنهگران بود، تا از زمان از دست نرفته دست از لجاجت و کینه توزی بردارند. این تاکتیک نیز از منظر پیشگیری و پیش از دوره بحران (دوره گسترش)، قابل ارزیابی است.
رهبر انقلاب برای متقاعد کردن جریان مردد و معترض به نتایج انتخابات ضمن دعوت کاندیداها به حفظ اخلاق در پیروزی و شکست، بنا به درخواست بعضی افراد، از اختیارات اصل 57 استفاده کردند و بر آن اساس با تمدید 5 روزه مهلت رسیدگی به شکایات موافقت کردند و شورای نگهبان نیز در این فرصت اشخاصی مانند افتخار جهرمی، رحیمیان، ابوترابی، ولایتی، حداد عادل و دری نجف آبادی را در بازشماری آراء به ترکیب خود اضافه کرد.
ایشان با درک لزوم حفط آرامش و وحدت در بین مردم، فریب خوردگان جریان فتنه را به تبری جستن و نادیده نگرفتن حقایق به بهانه عقلانیت توصیه کردند و با دفاع از گذشته و ذکر سوابق انقلابی بعضی از آنها، مسیر بازگشت را بازگذاشتند.در واقع، تلاش معظم له در جهت احقاق حقوق مطالبه کنندگان که خودشان به عنوان یکی از پشتیبانان این افراد می شدند، حکایت از درایت ایشان در ایجاد ثبات داشت.
همانطور که در مبانی نظری اشاره شد، مدیریت بحران نیازمند بهره جستن از تکنیک های موثر تدبیر و تحدید بحران است. تکنیک افزایش اعتبار از جمله این تکنیک ها بوده که طی آن تلاش می گردد که در احساس و برآورد حریف نسبت به ارزش هدف هایی که دنبال می کند دگرگونی ایجاد شود. برای این منظور باید ترتیباتی اتخاذ نمود که حریف احساس کند که می باید هزینه زیادی برای ایجاد و استمرار بحران پرداخت نماید. از نگاهی، دو بند 7 و 8 در این راستا قابل تعریف است.