ولایت و بصیرت

بصیرت دینی و سیاسی به چه معنایی است؟ 1

يكشنبه, ۵ دی ۱۳۹۵، ۰۸:۴۲ ق.ظ

 س: مفهوم بصیرت چیست و بصیرت دینی و سیاسی به چه معنایی است؟

 بسم اللّه الرحمن الرحیم

 قال اللّه تبارک و تعالی: قُلْ هذِهِ سَبِیلی أَدْعُوا إِلَی اللَّهِ عَلَی بَصِیرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِی وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکینَ (یوسف:108)

 بصیرت به معنای روشن بینی و روشن دلی است. بصر، چشم سر است و بصیرت، چشم دل. بصیرت به معنای فهم و درک عمیق است که زمینه تشخیص حق و باطل و بستر لازم برای انتخاب راه درست را برای انسان فراهم می کند؛ به تعبیر امیرالمؤمنین علی علیه السلام میزان اهمیت بصیرت از بصر مهم تر است که می فرماید: »فَقْدُ الْبَصَرِ أهْوَنُ مِنْ فِقْدانِ الْبَصِیرَةِ«

 فقدان بصر قابل تحمل است؛ اما فقدان بصیرت قابل تحمل نیست؛ زیرا آدمی که نابینا است اما چشم دل او روشن است و درک درستی از حقایق دارد، جهت را خوب می تواند بشناسد، در مسیر حرکت نه تنها خودش در مسیر حق قرار دارد بلکه می تواند راهنمای بسیاری از انسانهای دیگر باشد؛ اما کسی که بصر دارد اما بصیرت ندارد، هم خودش گمراه می شود و هم دیگران را به انحراف می کشاند. دقیقاً بیان امیر کلام نشان می دهد که بصیرت با بصر قابل مقایسه نیست. اگر ما بخواهیم ایمان را با بصیرت مقایسه کنیم ایمان و معنویت موتور است و بصیرت چراغ و قطب نما. خیلی انسان ها مؤمن هستند؛ ولی جهت را پیدا نمی کنند؛ چون آن نورافکن را ندارند. این دو لازم و ملزوم یک دیگر هستند. بصیرت نورافکنی است که انسان به واسطه آن، راهش را پیدا می کند، آن وقت قوه محرکه انسان را در این جهت قرار می دهد. اگر بصیرت نباشد قوه محرکه در مسیر صحیح قرار نمی گیرد. خیلی ها بودند که تقدسی داشتند، حلال و حرام را رعایت می کردند ولی بصیرت نداشتند. فرق بین ابوموسی اشعری با شریح قاضی همین است که شریح قاضی با فهم و علم، خیانت کرد؛ و ابوموسی بدون درک و فهم و بصیرت. مشکل اصلی این است که آنها هر دو به حرکت انقلابی نبوی خیانت کردند و زمینه توقف انقلاب را فراهم آوردند؛ البته ممکن است خداوند در قیامت به گونه متفاوتی با آنها برخورد کند؛ اما اثر وضعی آنها در دنیا یکی است.

 قرآن عوامل پیروزی در حرکت جهادی را سه عنصر ذکر می کند: یکی ایمان، دیگری بصیرت و سومی صبر. اگر این سه عامل در جبهه حق بود، نسبت موفقیت یک به ده می شود. اگر بیست نفر باشند در مقابل دویست نفر پیروز می شوند؛ بنابراین بصیرت یکی از ارکان موفقیت در فرد یا جمع است. به خاطر این مسئله است که در مقابل بصیرت، عوام زدگی، جهالت و کورکورانه حرکت کردن قرار دارد. آدم هایی که نمی توانند درست جهت یابی کنند دچار شبیخون می شوند. در روایت آمده کسی که به زمان خود آگاه باشد مورد شبیخون واقع نمی شود؛ در حقیقت زمان شناسی یکی از مؤلفه های بصیرت است. آدم ها سه دسته اند. بعضی ها جلوتر از زمان خودشان حرکت می کنند، بعضی ها با زمان حرکت می کنند و بعضی ها هم عقب تر از زمان خود حرکت می کنند. آنهایی که جلوتر از زمان حرکت می کنند موفق هستند؛ رهبران، مدیران و هادیان جامعه کسانی هستند که جلوتر از زمان خودشان را می بینند و آینده نگر هستند.

 بعضی ها نمی توانند جلوتر از زمان را ببینند، همزمان حرکت می کنند، باز هم به اندازه ای قابل قبول است؛ اما خطرش این است که با یک لحظه غفلت، عقب می مانند. کسی همیشه موفق است که همواره جلوتر از زمان خود را پیش بینی کند. کسانی که عقب تر از زمان را می بینند همیشه در انحراف هستند و در غفلت به سر می برند. وقتی زمان گذشت دیگر کاری نمی شود کرد. وقتی ابوموسی اشعری روی منبر هست باید بفهمد چه می گوید از منبر که پایین آمد دیگر کار از کار گذشته است و دیگر نمی شود کاری کرد. او باید قبل از اینکه بنشیند با عمرو عاص بحث کند باید بداند او کیست و توطئه اش چیست؟ ایشان با خوش بینی و ساده لوحی از کنارش گذشت و رفت بالای منبر، باز می توانست وقتی روی منبر بود جلوی خیلی از فجایع را بگیرد؛ ولی از منبر پایین آمد و دیگر کار از کار گذشت.

 چنین کسی نه جریان شناس است، نه زمان شناس و نه دشمن شناس، و همواره در غفلت به سر می برد.

 منظور از بصیرت سیاسی و بصیرت دینی در عصر غیبت چیست؟

 یک فرد انقلابی هم باید متدین باشد و هم فهم درستی از دین داشته باشد تا در هر زمانی حق و محوریت آن را درک کند. در عصر امامت بصیرت سیاسی و دینی چه ایجاب می کند؟ جایی که نیازمند فداکاری، گذشت و ایثار است آن قوه ایمان، فرد را وادار کند به ایستادگی در برابر دشمن و دفاع از حق، بصیرت سیاسی هم فهم او را نسبت به شناخت امام زمان بیشتر می کند. امامت در قرآن دو نوع تعریف شده است؛ امامت نور و هدایت و امامت نار و ضلالت. درباره اولی می فرماید: »وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَینَا إِلَیهِمْ فِعْلَ الْخَیرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلاَةِ وَإِیتَاءَ الزَّکاةِ وَکانُوا لَنَا عَابِدِینَ« (انبیاء: 73) و درباره امامت نار می فرماید: »وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یدْعُونَ إِلَی النَّارِ وَیوْمَ الْقِیامَةِ لاَ ینصَرُونَ« (قصص: 41) که دو حزب را تعریف می کند؛ حزب اللّه و حزب الشیطان؛ یعنی هم جبهه حق داریم و هم جبهه باطل؛ بصیرت سیاسی انسان را میان این دو جبهه رهنمون می سازد که جبهه حق کجاست و امام نور کجاست؟ در کجا باید قرار گیرد؟ چگونه موضع گیری کند و چگونه حرکت کند؟ اشکالی که در عصر امامت بود همین بود که بسیاری از مردم متدین نماز می خواندند، عبادت می کردند، روزه می گرفتند، اما امام حق را نتوانستند بشناسند؛ به همین دلیل در کربلا و دوره های بعدی چنان شد؛ در حقیقت امتحان بصیرت باعث این انحراف و گمراهی شد. در عصر غیبت، مردم رها شده نیستند. در عصر غیبت یک انسان دارای بصیرت سیاسی و بصیرت دینی کسی است که همان شاخص های حق مداری را دنبال کند؛ یعنی بداند نائب امام زمان در عصر غیبت کیست، چگونه باید ارتباط برقرار کند، چگونه حرکت کند، چگونه موضع بگیرد، چگونه مبارزه کند تا زمینه حکومت الهی ولی فقیه فراهم شود. دقیقاً در عصر حاکمیت ولی فقیه نیز بصیرت دینی و بصیرت سیاسی راه و برخورد انسان را با مسائل سیاسی و اجتماعی جامعه اسلامی مشخص می کند که راه و مسیر را گم نکند؛ همان طور که گفته شد، آنها چراغ راهنما و قطب نما هستند که انسان به انحراف کشیده نشود و به صراط مستقیم رهنمون شود.


  • حسن صیادی

دینی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی